روند ترجمه عملیاتی است. این معنا را با تبدیل ایده های نوشتاری بیان شده به یک زبان به زبان دیگر یا از زبان مبدا به زبان مقصد منتقل می کند. هدف اصلی انتقال اطلاعات و ترغیب خواننده با روش نوآورانه و معتبر نویسنده ترجمه (ویکی پدیا) است که منعکس کننده کیفیت طبیعی بودن است.

فرآیند ترجمه

روشهای ترجمه
ترجمه با انتخاب یک روش رویکرد شروع می شود. دو روش اصلی برای ترجمه وجود دارد.

روش اول ترجمه جمله به صورت یک بند یا یک فصل است. برای به دست آوردن احساس و لحن متن ، مستم مرور آگاهانه متن با خواندن آن به زبان مبدا است. این روش برای متون ادبی مناسب است.
روش دوم شامل خواندن کل متن به مدت دو یا سه بار و جستجوی هدف ، ثبت نام و لحن به منظور علامت گذاری کلمات و متن های دشوار است. بعد از گرفتن یاطاقان می توانید ترجمه متن را انجام دهید. این روش برای متن فنی یا نهادی مناسب تر است. رویکرد اول برای متن نسبتاً آسان ترجیح داده شده است در حالی که رویکرد دوم برای متن سخت تر ارجح است.
سطح ترجمه
روند ترجمه از چهار سطح تشکیل شده است. این چهار سطح کم و بیش آگاهانه در هنگام ترجمه یک متن در ذهن نگه داشته می شوند.

1 ST سطح:
سطح اول متن است که شامل کار بر روی سطح متن زبان منبع می باشد. این سطح زبانی است که تبدیل به صورت مستقیم و خودکار انجام می شود. دستور زبان Source Source به معادل Target Language ترجمه شده و واحدهای واژگانی به معنای متناسب با متن ترجمه شده اند.

2 دوم سطح:
دوم سطح مرجع است که با سطح متنی همراه است. در این سطح ، مترجم از لحاظ ذهنی متن را مرتب می کند. این سطح اشیاء و رویدادها ، واقعی یا تخیلی است که به صورت تصاعدی تجسم می شوند و برای فرایند درک و تولید مثل شکل می گیرند. به این سطح سطح واقعی ترجمه نیز گفته می شود.

3 RD سطح:
سوم ، سطح منسجمی است که سطح اول و دوم را که یک مترجم باید در ذهن داشته باشد پیوند می زند. عمومی تر و دستوری است که قطار تفکر را ردیابی می کند ، لحنی احساس می تواند مثبت یا منفی باشد و پیش فرض های متن متن منبع زبان. این سطح هم از ساختار و هم از حالت های متن پیروی می کند. این جملات را از طریق واژگان پیوندی مانند پیوندها ، شمارشها ، تکرارها ، مقاله قطعی ، کلمات عمومی ، مترادفهای مرجع و علائم نگارشی که از اطلاعات شناخته شده به اطلاعات جدید مانند گزاره ، مخالفت ، ادامه و نتیجه گیری پیوند می زند ، پیوند می زند.

نمونه خوبی از سطح منسجم را می توان در هر کار پروژه پایان نامه ، آنتی بادی و سنتز مشاهده کرد. دومین عامل در سطح انسجام ، خلق و خوی است که به عنوان یک جنبه دیالکتیکی در حال حرکت بین عاطفی و بی طرف مشاهده می شود. این را می توان با اشیاء و اسم ها و همچنین صفت ها و خصوصیات بیان کرد. به عنوان مثال ، تفاوت مثبت و خنثی را می توان در کلماتی مانند "قدردانی" و "ارزیابی" مشاهده کرد. 'عالی' و 'شگفت انگیز'؛ مرتب و دستور داده شده است. به همین ترتیب ، تفاوت منفی و خنثی را می توان در کلماتی مانند "قدرت" و "حاکم" مشاهده کرد. این اختلافات اندک در کلمات در یک زبان خاص است که ارزش آنها همیشه نمی تواند در متن مشخص شود.

4 هفتم سطح:
سطح چهارم و آخر ترجمه سطح طبیعی بودن است که در آن نویسنده یا گوینده روش خاص خود را برای نوشتن در یک زبان عادی با استفاده از دستور زبان ، اصطلاحات و کلمات مشترک در یک موقعیت خاص استفاده می کند.

مترجم سعی دارد درجه طبیعی بودن در ترجمه خود را از متن SL به متن TL منعکس کند. سطح طبیعی بودن مربوط به تولید مثل است. ترجمه طبیعی را می توان با زبان معمولی یا گاه به گاه مقایسه کرد که در آن ترتیب کلمه ، ساختارهای نحوی ، جمع یا کلمات شناختی ، تناسب ژوندها ، نامتناهی ها ، اسم های فعل ، کلماتی که قدیمی است و منعکس کننده غیر طبیعی بودن و در آخر آن است که دیگر زمینه های بارز در غیر طبیعی بودن. در مقالات دیده می شود ، مدت زمان مترقی ، اسم مرکب و جمع. طبیعی بودن به رابطه بین گوینده و نویسنده و همچنین موضوع یا وضعیت بستگی دارد. آنچه در یک شرایط طبیعی است می تواند در حالت دیگر غیر طبیعی باشد. پیوستن طبیعت به سبک محاوره ، اصطلاحات ، اصطلاحات و اصطلاحات رسمی و زبان رسمی گیج کننده است.

در فرآیند ترجمه چهار سطح فوق با یکدیگر ترکیب شده و به صورت موازی با یکدیگر نگهداری می شوند. این چهار سطح مشخص است و با یکدیگر در تضاد است. در حین ترجمه ، دقت متن ویژگی بسیار مهمی است که باید در مرحله نهایی مورد توجه قرار گیرد. در ضمن ترجمه متن از زبان مبدا به زبان متنی ، بیشتر به ترجمه جمله به جمله و نه پیوستن جمله توجه می شود.

مشکلات ترجمه
مشکلات بسیاری وجود دارد که در ترجمه یک جمله ظاهر می شود و اگر مشکلی به وجود نیاید ، آن ترجمه کاملاً بر پایه ترجمه تحت اللفظی استوار است. مشکلات ترجمه که اغلب هنگام تبدیل متن از یک زبان به زبان دیگر پدیدار می شوند ، عبارتند از:

اولا مداخله فکر» که کافی نیست.
ثانیا ، جدال بین کلمات موجود در SL مانند کلماتی مانند "Sleazy" و جمع مانند "یک اسب تاریک" است.
این ممکن است ساختاری مانند "دولت کشور" و یک مشکل لهجه ای مرجع ، فرهنگی یا منطقه ای باشد. جمله واحد تفکر است که شیء را ارائه می دهد که آنچه را انجام می دهد و چگونه تحت تأثیر آن قرار دارد را بیان می کند ، این یک واحد ترجمه از SL به TL است. گاهی اوقات مشکل اصلی که بوجود می آید این است که جملات طولانی ، دشوار و پیچیده را که با واژگان و گرامرها پر شده است و باعث می شود متناسب باشد. چنین جملات دارای یک سری کلمات-گروه و اسم فعل است که باعث می شود مترجم بتواند از عهده آنها برآید. سایر مشکلات مربوط به دستور زبان معمولاً به دلیل استفاده از ساختارهای قدیمی ، اندکی مورد استفاده ، مبهم قرار داده شده یا معیوب است.

مشکلات اساسی در ترجمه ، واژگانی و گرامری نیست که شامل کلمات ، جمع بندی ها ، عبارات ثابت ، اصطلاحات و اصول جدید است. دشواری های کلمات از دو نوع اصلی است که یا مترجم کلمات را نمی فهمد یا او ترجمه این کلمات را بسیار دشوار می کند. اگر مشکل پیش رو با مترجم روبرو باشد ، این بدان معنی است که مترجم از تمام معانی ممکن کلمات آگاهی ندارد یا به دلیل این که معنا توسط جمع غیرمعمول آن یا یک مرجع در متن تعیین می شود. بسیاری از اسمهای متداول چهار مفهوم مختلف دارند که از لحاظ جسمی یا مادی ، فیگوراتیو ، فنی و محاوره ای هستند. به عنوان مثال ، کلمه "مزون" دارای چهار معنی مختلف است که معنای جسمی آن "خانه" است ، معنای مصور "خانه خانوادگی" است.معنای فنی "خانگی یا محکم" است و معنی محاوره "فوق العاده" است .

معانی محاوره ای به کلمات یا اصطلاحات ثابت گره خورده اند در حالی که معانی فنی اغلب بدترین تله های ترجمه هستند. اکثر اسمها ، افعال و صفت ها به صورت تصویری استفاده می شوند و می توانند دارای معانی تصویری باشند. به عنوان مثال ، "مرد عاشق باغ خود بود ". در این جمله کلمه " باغ" سمبل حریم شخصی ، زیبایی و باروری ، کار ساده ، سخت کوش و سعادت جنسی است. هرچه این کلمه متداول تر باشد ، واضح تر و قابل دسترس تر است. این کلمه ممکن است یک مفهوم قدیمی یا منطقه ای داشته باشد ، ممکن است از طعن استفاده شود ، یا به تعبیری عجیب و غریب برای نویسنده باشد یا ممکن است نادرست باشد. مترجم مجبور است کلمه خود را با نوشتن پاورقی به یک مفهوم مجبور کند تا معنای صحیح کلمه را توضیح دهد و خود را راضی کند.

نتیجه گیری نتیجه گیری ترجمه
مترجم قبل از شروع فرایند ترجمه باید به جستجوی اسامی مناسب بپردازد. اولاً او باید از تمام اصطلاحات جغرافیایی آگاه باشد و به ویژه در اسناد پزشکی احتیاط لازم را داشته باشد زیرا دارو در یک کشور با نام تجاری متفاوت در کشور دیگر به بازار عرضه می شود. این ممکن است یک فرمول شیمیایی مانند "آسپرین" باشد. مترجم باید هجی های همه نامهای مناسب را بررسی کند زیرا نادرست در متن بسیار متداول است.

سرانجام ، روش تجدید نظر در روند ترجمه وجود دارد که با توجه به شرایط متمرکز می شود. این روند تجدید نظر نیمی از روند کامل را تشکیل می دهد. تجدید نظر روشی است که توسط یک مترجم بدست می آید. یک مترجم باید پنجاه تا هفتاد درصد از وقت خود را برای تجدید نظر در متن بگذراند تا در ترجمه بسته به سختی متن. برای مترجم کار سختی است که در هنگام تجدید نظر ، پیشرفت های مداوم داشته باشد ، اما می تواند متن را برای انسجام جملات و طبیعی بودن متن بخواند.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها